عامل
به هر ویژگی فردی یا اجتماعی که در بوجود آمدن و شکلگیری و افزایش جرم نقش مؤثری ایفاء نماید، عامل گویند. بدیهی است، عامل فقط ایجاد زمینه برای بزهکاری است و تعیین کننده نمیباشد. دلیل قاطع این نظر عدم تأثیر شرایط و عوامل اجتماعی به طور یکسان بر روی افرادی است که تحت تأثیر شرایط و عوامل اجتماعی بطور مساوی و یکسان بر روی افرادی است که تحت تأثیر آن شرایط و عوامل به سر میبرند. به عبارت دیگر، بعضی به سوی بزهکاری روی آورده و برخی افراد سازگار و بسیار موفقی میگردند. به همین جهت اثرگذاری عوامل جرمزا تناسب مستقیم با خصوصیات فردی و جنس، سن، استعداد، عاطفه، کمبودهای روانی، تربیتی و آموزشی، شرایط خانوادگی و انگیزههای مؤثر دارد. چرا که هر یک از مفاهیم مذکور، خود درصورت متعادل بودن میتواند عاملی بازدارنده، و درحالت نامتعادل بودن عاملی تعیینکننده؛ در کشانیدن افراد به سوی بزهکاری باشند.[1]
گزارش سازمان ملل در رابطه با پیشگیری بزهکاری نوجوانان از عبارت « عامل تعیینکننده» استفاده نموده است. در این گزارش خاطر نشان میشود که بزهکاری مبین رفتار یک موجود انسانی است که «عامل تعیینکننده» آن تجمع یا اشتراک عوامل متعددی است که، اغلب ولی نه همیشه، علل و انگیزههای جرم هستند. به بیان دیگر، علت و انگیزه، بدون اجتماع عوامل بسیار پدید نمیآیند.[2]
مفهوم عامل بزهکاری از متداولترین اصطلاح رایج در جرمشناسی است. این عامل دارای طبقهبندیهای متفاوتی است که هر یک زاویهای را مینگرد:[3]
1ـ3ـ عوامل فردی، شامل: جنس، سن وضعیت ظاهری، نوع خون، بیماریها، عامل ژنتیک و …
2ـ3ـ عوامل روانی، شامل: حساسیت، نفرت، ترس، اضطراب، کمهوشی، بیماریهای روانی و …
3ـ3ـ عوامل محیطی، شامل: اوضاع اقلیمی، شهر، روستا، کوچه، خیابان، گرما، سرما و …
4ـ3ـ عوامل اجتماعی، شامل: خانواده، طلاق، فقر، بیکاری، مهاجرت، جنگ، مواد مخدر و …
جرمشناسان وجود نقایصی در تعدادی از این عوامل، که با هم اقتران یابند، به صورت عامل جرمزا در آمده و فرد را برای بزهکاری آماده میسازند.
گفتار دوم ـ تحلیل روانشناختی انگیزه
شناسایی حالات نفسانی یا روانشناسی از جمله شعب مهم دانش بشری است. اگرچه دانشمندان و محققان از روزگاران قدیم به این جنبه از وجود، توجه کامل داشتهاند و در آراء هندیان، رومیان و یونانیان باستان مطالب بسیار مهمی در این زمینه میتوان بدست آورد؛ ولی تنها در قرن اخیر بود که روانشناسی به صورت علمی مستقل درآمد و با روش تجربی و آزمایشی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفت و به زودی جای خود را در بین علوم دیگر باز کرد و وسعت و پیشرفت قابل ملاحظهای یافت.
روانشناسی علاوه بر بررسی رفتار و کردار موجودات زنده، به دنبال یافتن منشأ بروز این رفتارها است؛ به عبارت دیگر، میخواهد بداند چرا و چگونه این کارها انجام مییابند. این «چرا» ها را درباره رفتار و کردار انسان «انگیزه» مینامند، پس انگیزه در واقع وسیلهای برای شناخت افراد و درک شخصیت آنان میباشد.
انگیزه در روانشناسی جایگاه مهمی را به خود اختصاص میدهد و امروزه یکی از مباحث مهم این دانش را تشکیل میدهد، زیرا بررسی رفتار و کردار انسان بدون توجه به منشأ و انگیزه بروز این رفتار، کاری سطحی و عبث خواهد بود. انگیزه که به عقیده روانشناسان عبارت است از کلیه عواملی که موجود زنده و از جمله انسان را به فعالیت وا میدارد، مثل تعدادی از مفاهیم روانشناسی، مستقیماً قابل مشاهده و اندازهگیری نیست و در واقع، انگیزه منشأ درونی دارد و از وجود فرد مایه میگیرد و او را به نوعی به فعالیت وا میدارد.
انگیزه رفتار در جانوارن و نوزادان و کودکان معمولاً به راحتی قابل تشخیص است ولی وقتی فردی دوران کودکی را پشت سر میگذارد و به نوجوانی و بزرگسالی نزدیکتر میشود رفتار او بیش از پیش پیچیدهتر میشود و به موازات این رشد، نیروهای انگیزش نیز پیچیدهتر میشوند بروز آنها بر اساس توقعات جامعه شکل خاصی به خود میگیرد. وقتی انگیزهای تشفی پیدا میکند در فرد سازگاری پدید میآید؛ در واقع، وجود سازگاری دلیل بر ارضاء انگیزه است. سازگاری با انگیزه یا تعادل هنگامی برقرار میشود که انگیزههای افراد به نحو مطلوب ارضاء شوند.
هدف روانشناسی از بررسی رفتار و کردار انسان و منشأ بروز آنها، این است که با اطلاعات بدست آمده از طبیعت انسان، میخواهد تا اندازهای افراد انسانی را کنترل کند؛ زیرا اگر علل اعمال را بدانیم، میتوانیم این اعمال را زیر نظر قرار داده، نتیجه را مطابق دلخواه خود درآوریم.[4]
[1]. کینیا، مهدی، همان، ص 63، و همچنین بنگرید به: مظلومان، رضا، همان، ص 110.
[2]. کینیا، مهدی، همان، ص63، و همچنین بنگرید به: مظلومان، رضا، همان، ص 110.
[3]. کینیا، مهدی، همان، ص63، و همچنین بنگرید به: مظلومان، رضا، همان، ص 110.
[4]. عظیمی، سیروس، اصول روانشناسی عمومی، تهران، انتشارات دهخدا، 1348، صص 239 و241.
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
بررسی تأثیر انگیزه در ارتکاب جرم و میزان مجازات
