کنوانسیون چنین آمده است: «کودک به خاطر عدم بلوغ جسمی و روانی خود، نیازمند حمایت ویژه حقوقی قبل و بعد از تولد میباشد» (سعیدنیا، ۱۳۸۵: ۲۰۸)، در حالی که قرآن کودک را نیز انسانی دارای کرامت میدارند و نه فقط از جهت ترحم و به دلیل ظلمهای بیشماری که به او شده است حقوق او را بررسی میکند، بلکه بدین دلیل که کودک نیز انسانی در مرتبه دیگر انسانها قرار دارد و او را انسان آینده میبیند، مورد توجه قرار داده است.
نکته جالب توجه دیگر این است که حقوقی که قرآن مطرح میکند، در بسیاری از موارد بدون فرض نقض حقوق است؛ بدین معنا که قرآن قبل از اینکه هر گونه نقضی رخ دهد، آنها را مطرح نموده است و این از ویژگیهای الهی بودن آن است، اما حقوق کودک در کنوانسیون زمانی مطرح شد که موارد زیادی از نقض حقوق کودکان در جهان دیده شد. این امر نشان از سبقت و کمال قرآن نسبت به قوانین بشری از جمله کنوانسیون حقوق کودک دارد.
ب) وقتی مبنای یک آیین و مکتب، الهی باشد همه مباحث و مسائل آن نیز رنگ الهی میپذیرد. (یاأَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَتَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُم مُسْلِمُونَ) [۱۰] (وَاتَّقُوا اللّهَ وَیعَلِّمُکُمْ اللّهُ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ)[۱۱]
انسان معتقد به خدا، به حقوق و اخلاق پایبندتر است؛ چون اخلاق در او نهادینه شده است. در واقع قرآن انسان مخاطب خود را تکلیف محور و مسئول و پاسخگو میداند؛ در نتیجه چنین انسانی تعهد پذیر نیز هست (امینی، ۱۳۸۴: ۶۳)
آیات مربوط به مسئولیت انسان در چند دسته قرار میگیرند.
۱- مسئولیت انسان در مقابل خدا ورسول: (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَلاَ تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ) [۱۲].
۲- مسئولیت انسان در مقابل خود و خانوادهاش: (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ) [۱۳].
۳- مسئولیت در مقابل اجتماع و مومنین (وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضَهُمْ أَولِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ) [۱۴] (توبه/ ۷۱)؛
در مقابل، چون مبنای کنوانسیون سکولاریزم و لیبرالیسم است، انسان را مسئول نمیداند. در نتیجه عدم تعهد چنین انسانی، ناگزیر باید به ضمانتهای اجرایی دیگری از نوع بشری آن همچون حکومتها، دادگاهها و مجامع بین المللی تمسک جست. اما از آنجا که در زیر بنای این ضمانتها نیز اخلاق حضور کم رنگی دارد، باز هم نسبت به ضمانتهای اجرایی قرآن از ضعف و نقصان برخوردار است. این امر در بخشهایی از کنوانسیون نمود دارد که در ذیل به آنها اشاره میشود:
دوم: اختلافات محتوایی
با بررسی محتوایی هر یک از دو منبع حقوقی مورد بحث، چند نکته را یادآوری میکنیم.
اول. قرآن در جهت حقوق کودک افراط و تفریط نکرده است؛ بدین معنا که آنچه حق کودک بوده کامل و تمام گفته است و همانطور که گفته شد، هر دو جنبه مادی و معنوی حقوق را مطرح کرده است و حتی بیشتر از حقوق مادی به حقوق معنوی و اخلاقی پرداخته است، اما به نظر میرسد کنوانسیون در برخی جهات دچار افراط و تفریطهایی شده است؛ برای مثال، در بحث تربیت و حقوق معنوی کوتاهی کرده است، و تنها در ماده ۲۸ به حق آموزش و پرورش و در ماده ۲۹ به اهداف تربیتی اشارهای کلی و گذرا کرده است. این دو ماده چنین است:
ماده ۲۸ (حق آموزش و پرورش)
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |