انفساخ
1 ـ 1 ـ انفساخ در لغت و اصطلاح
انفساخ در لغت به معنای برانداخته شدن آهنگ بیع و نکاح و غیره و به معنای شکسته شدن بیع و عزم و زائل شدن، از بین رفتن و گسیختن است.[1] واژه انفساخ در برابر واژه «فسخ» بكار ميرود كه مبتني بر كاربرد اراده يكي از طرفين عقد است.[2]
انفساخ يا همان «انحلال قهري» به اين معني است كه عقد بدون اين كه نياز به عمل حقوقي اضافي داشته باشد، خودبهخود از بين ميرود و حق انتخاب براي يكي از دو طرف يا دادگاه باقي نميماند.[3]
پس معلوم شد كه انفساخ اثري است كه از اسباب متفاوتي ميتواند نشأت بگيرد. اين سببها ميتوانند ارادۀ طرفين يا حكم قانون باشند، لذا ميتوان گفت در انفساخ، قهري بودن انحلال، منافاتي با ارادي بودن سبب آن ندارد شروط فاسخ نمونهاي از تراضي طرفين تعهد براي انفساخ در شرايط خاص ميباشند.
2 ـ 1 ـ ويژگيهاي انفساخ
اول ـ انفساخ هم بر عقد عارض ميشود و هم بر ايقاع و دليلي بر اختصاص آن بر عقد وجود ندارد چرا که انحلال در بعضی از ایقاعات هم امکان پذیر است.
دوم ـ در انحلال قهري يا همان انفساخ هيچ گونه نيازي به قصد و انشاء مستقل طرفين وجود ندارد و همان واژه «قهري» بيان كننده اين مطلب است كه اين رويداد به طور خودكار و بدون نياز به عمل جديدي از سوي طرفين، حاصل ميگردد. هم چنين رضايت طرفين نيز در آن شرط نميباشد.
سوم ـ انفساخ از مقوله حق نيست تا اين كه در اجراي آن بتوان خودداري كرد، بلكه از مقوله نتايج است كه با تحقق سبب، به طور قهري و بدون توجه به رضايت طرفين واقع ميگردد.[4]
چهارم ـ انفساخ ممكن است ناشي از اراده و قصد طرفين باشد همچون مواردي كه شرط فاسخ در عقد وجود داشته باشد و ممكن است بدون اراده و قصد طرفين حاصل گردد، همچون مورد تلف مبيع قبل از قبض.
3 ـ 1 ـ مصاديق انفساخ در حقوق ايران
انفساخ نیاز به منشاء دارد که این منشاء محتمل است تراضی طرفین در هنگام انشاء عقد باشد و گاهی ممکن است این منشاء ناشی از حکم قانونگذار باشد یعنی در مواردی خاص قانونگذار حکم به انحلال خودبهخود عقد میکند بدون این که توجهی به قصد متعاملین بنماید و گاهی هم محتمل است که انحلال خودبهخود یا انفساخ عقد ناشی از رسیدگی قضایی باشد که در ادامه این موارد را مورد بحث قرار میدهیم.
1 ـ 3 ـ 1 ـ انفساخ ناشی از تراضی متعاملین
انفساخ ناشی از تراضی متعاملین که همان «شرط فاسخ» میباشد در مباحث قبل به طور تفصیل مورد بررسی قرار گرفت.
2 ـ 3 ـ 1 ـ انفساخ ناشی از قانون
در این نوع از انفساخ، قصد طرفین در ایجاد آن بی تأثیر میباشد و در اثر به وجود آمدن شرایطی خاص، قانونگذار حکم انحلال قهری معامله یا هر عقد دیگر میکند. در ادامه مواردی را که به حکم قانون منجر به «انفساخ» میگردد، آورده و توضیحاتی در رابطه با آن ها یادآور میشویم.
1 ـ 2 ـ 3 ـ 1 ـ تعذر انجام تعهد
چنانچه پس از انعقاد عقد، به علتی یکی از متعاقدین نتواند به مضمون عقد عمل نماید، عقد مزبور به علت تعذر و عدم امکان وفای به عهد، باطل میگردد. منظور قانونگذار از بطلان در این جا همان مفهوم مستفاد از «انفساخ» میباشد.
ابتدا تعذر انجام تعهد را از دیدگاه فقهی مطرح مینمائیم سپس از دیدگاه حقوقی به بسط مطالب میپردازیم.
[1] ـ محمد بن یعقوب فیروز آبادی، قاموس المحیط، (دارالمعرفه، بیروت، بی تا) ج1، ص 276 ؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، (موسسه الوفا، بیروت، 1403ق، چاپ هشتم)، ج2، ص429.
[2]ـ محمدجعفر جعفری لنگرودي، دائرهالمعارف حقوق مدني و تجارت، (گنج دانش، تهران، 1388، چاپ اول)، ص291.
[3]ـ ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی : قواعد عمومي قراردادها، (پیشین)، ج5، ص342.
[4] ـ شاه ابراهيم، محبوبه، انحلال قهري يا انفساخ عقد در فقه و حقوق مدني ايران، پايان نامه كارشناسي ارشد مدرسه عالي شهيد مطهري، ص36.
لينک جزييات بيشتر و دانلود اين پايان نامه:
پایان نامه مفهوم انحلال قرارداد و مبانی قراردادی و قهری

